بایگانی تیر ۱۳۹۴ :: محراب اندیشه

۱۳ مطلب در تیر ۱۳۹۴ ثبت شده است

یک مسلمان؛ یک هیئتی، یک ایرانی و دیگر هیچ. می‏خواهد آن‏گونه که مولایش می‏پسندد باشد اما حیف؛ حیف که رهزن راه بسبار است و توانی در خور آن نیست.

دیرگاهی است که می‏نویسد؛ به هر بهانه‏ای که همسفر راه شود. گاه بیغوله‏ها را در آغوش می‏کشد و گاه در گوشه‏ای می‏خزد.

یک فعال سیاسی که اکنون بیشتر حدیث نفس را ترجیح می‏دهد و سر در گریبان سخن می‏گوید. یک منتظر ظهور که شهادت در رکاب مولایش را به عنوان بهترین حسن ختام سرنوشتش می‏خواهد؛ که ای کاش روزی فرا برسد که همچون مولایش در خون خویش بغلطد.

یک بنده که فرسنگ‏ها با روح عبودیت فاصله گرفته است؛ یک خس که در آرزوی دریاست.

بزرگترین افتخارش بچه هیئتی بودن است. بزرگ شده‏ی مکتب‏الزهراء و مناجات‏های حاج محمد رضا طاهری است. یک سینه‏زن که در کنار هیئت‏های مختلف تهران گاه در جلسات کربلایی نریمان پناهی حضور می‏یابد.

محمد رضا طاهری، محمد مهدی تهرانی

فارغ التحصیل دبیرستان شهدای مؤتلفه اسلامی است.

لیسانس متالورژی مواد از دانشگاه بین‏المللی امام خمینی(ره) قزوین و فوق لیسانس نانوتکنولوژی با گرایش نانومواد از دانشگاه تربیت مدرس تهران را در کارنامه دارد. رتیه‏ی 5 کنکور نانوتکنولوژی کشور است.

در انتخابات 84 و 88 از محمود احمدی‏نژاد حمایت کرده و در انتخابات مجلس نهم از جبهه پایداری.

فعالیت در سایت خبری رجانیوز، معاون سردبیری ضمیمه استانی روزنامه ایران، سردبیری نشریه اصولگرا، عضویت شورای سردبیری نشریه برداشت اول متعلق به مرکز بررسی‏های استراتژیک ریاست جمهوری، عضویت شورای سردبیری ویژه‏نامه انقلاب فرهنگی هفته‏نامه 9دی و... را در کارنامه دارد.

مسئولیت بسیج دانشجویی و عضویت شورای فرهنگی دانشگاه تربیت مدرس، مسئولیت هیئت محبین اهل بیت(ع) دانشگاه بین‏الملل، عضویت کمیته دانشجویی کمیته ناظر بر تشکل‏های دانشجویی با حکم دکتر غفوری‏فرد در دانشگاه بین‏الملل و... را تجربه کرده.

حوزه‏ی علاقه‏مندی‏های مطالعاتی‏اش خیلی گسترده است. از فلسفه علم و اقتصاد و سیاست خارجی و رسانه گرفته تا فقه و اصول و فلسفه و قرآن و حدیث.

نگاه تمدنی را پذیراست و نگاه ابزارگرایانه به غرب را برنمی‏تابد...

برای اینجا همین مقدار کفایت می‏کند!

۹۴/۰۴/۲۸ موافقین ۴ مخالفین ۰
محمد مهدی تهرانی / نظر بدهید(۷)

اتکاء به خدا، استغناء از همه را به دنبال دارد. ما رهگذران، هر یک به گونه‏ای اسیر دنیا یا کودکان این شهر اسباب‏بازی بزرگیم. این فقط بُت‏هاست که کوچک و بزرگ می‏شود؛ همه بت‏پرستیم! اندکی غفلت، بُتی جدید برای آدمی می‏سازد و آدمیان باید اگر خدایی بودن را طلب می‏کنند، همیشه خلیل بت‏شکن باشند. چه فرق می‏کند؛ حتی یک وبلاگ هم می‏تواند بُت باشد.

آن‏کس که نظرش را به فراسوی عالم مادی بکشاند، نه اسیر بلندی‏های دنیا می‏شود و نه زمین‏گیر پستی‏های آن. ما مسافران چند روزه‏ی این دنیاییم. نیامده‏ایم که بمانیم؛ آمده‏ایم تا هزینه‏ی یک راه باشیم. آمده‏ایم تا خود نیز از رهگذر جنگ و گریزهای دنیایی راه سلوک و ملکوت و او شدن و فنا شدن را بپوییم. این جنگ‏ها اقتضای راه است. کسی که گرفتار راه شود، ولو راهِ مستقیم و از مقصدِ راه باز ماند، شکست خورده است.

کبوتر

عالم، حساب دارد و کتاب؛ ظاهری دارد و باطنی. آنان که با عقلِ خودبنیاد، روزگار خود را سبک و سنگین می‏کنند، خوابند؛ مؤمن به غیب نیستند. باید با تمام وجود دریافت که امور عالم به دست اوست. اوست که عزیز می‏کند و ذلیل. این بندگیِ اسباب مادی نیست که عزت می‏آفریند؛ آنکه یوسف باشد، خدا خود عزیز مصرش خواهد کرد.

ما بندگان عاصی این درگاهیم؛ منتظرانی برای آنچه او بدان امر کند و رسالتی که او رقم زند. آن رسالت خواه در بیغوله و حاشیه باشد و خواه در صف مقدم چه فرق می‏کند؟ آن رسالت اگر با کف و هورای جهانیان همراه شود یا رد و انکارشان چه اهمیتی دارد؟ مهم آن است که او ما را در مسیر تحقق اراده‏ی خویش اگر نه در تراز اولیاء خود که لااقل در لباس سگی که اصحاب کهف در کنار داشتند، به حساب آورد. مهم آن است که او بپسندد، بخرد و وصالش را پاداش راه نماید و زودتر بِبَرد.

گاه انبوهی دغدغه‏ها چنان گلویم را می‏فشارد که حتی فریاد زدن را هم دشوار می‏سازد؛ و نوشتن بهانه‏ای شد برای شروع...

پس از وبلاگ محراب اندیشه در بلاگفا که چندین سال فعال بود و البته چندی قبل آرشیوش از بین رفت، این دومین وبلاگ جدی است که خانه‏ی درد و دل‏هایم می‏شود.


امید آنکه:

این جان عاریت که به حافظ سپرده دوست

روزی رخش ببینم و تسلیم وی کنم

۹۴/۰۴/۲۷ موافقین ۲ مخالفین ۰
محمد مهدی تهرانی / نظر بدهید(۲)

نخستین پرسش در خصوص توافق هسته‏ای مطابقت یا عدم مطابقت آن با خطوط قرمز ترسیم شده از سوی رهبرانقلاب و نیز قانون مصوب مجلس شورای اسلامی است که به تازگی از سوی رئیس‏جمهور نیز ابلاغ شده. بدیهی است در صورتی که توافق بدون در نظر گرفتن خطوط قرمز صورت پذیرفته باشد، فاقد مشروعیت است و اگر با قانون مجلس در تعارض و تضاد باشد، تصویب آن در شورای عالی امنیت ملی نیز غیرقانونی به شمار می‏آید.

پیش از این رهبر انقلاب تصریح کرده بودند:«بروند حرف بزنند، مذاکره کنند، به توافق برسند، اشکالی ندارد - البتّه در حالی ‌که آن خطوط اصلی را رعایت کرده باشند - لکن به‌هیچ‌وجه تحمیل را قبول نکنند، زور را قبول نکنند، تحقیر را قبول نکنند، تهدید را قبول نکنند.»(1)

در اینجا مسئله‏ی تحقیق و توسعه و  ضرورت کُند نشدن حرکت علمی هسته‏ای و رعایت شدن یا نشدن خطوط قرمز مطرح شده در این خصوص را مورد بررسی قرار می‏دهیم.

انرژی هسته‏ای

رهبر انقلاب می‏فرمایند:«در همین مدّتِ محدودیّت هم که ما قبول می‏کنیم، کار تحقیق و توسعه و ساخت و ساز باید ادامه پیدا کند، که این هم از جمله‌ی خطوط قرمزی است که مسئولین محترم روی آن تکیه کردند؛ گفتند ما حاضر نیستیم از تحقیق و توسعه دست برداریم؛ حق با اینها است. در طول این سال‏های محدودیّت هم، بایست تحقیق و توسعه ادامه داشته باشد. آنها حرف دیگری می‏زنند؛ آنها می‏گویند شما ده سال دوازده سال یا بیشتر هیچ کاری نکنید، بعد از آن شروع کنید به تولید، شروع کنید به ساخت! که این حرف زور مضاعفی است، حرف غلط مضاعفی است.»(2)

ایشان همچنین می‏فرمایند:«اگر حرکت علمی در فناوری هسته‏ای با قدرت و جدیت ادامه یابد، طیف متنوعی از فناوری‏ها، با شتاب، به وجود خواهد آمد، بنابراین مطلقاً در زمینه حرکت علمی هسته‏ای، امکان توقف و یا کُند شدن وجود ندارد.»(3)

بر مبنای خط قرمز مطرح شده از سوی رهبرانقلاب فرآیند تحقیق و توسعه باید ادامه پیدا کند و حرکت علمی هسته‏ای نیز کُند نشود. مجلس بر همین مبنا در قانون مصوبِ خود، آورده است:«هیچ محدودیتی برای کسب دانش و فناوری صلح‌آمیز هسته‌ای و تحقیق و توسعه پذیرفته نیست و باید مصوبات شورایعالی امنیت ملی رعایت شود.»

متأسفانه اما توافقنامه محدودیت‏هایی جدی بر سر راه تحقیق و توسعه و حرکت علمی هسته‏ای کشور قرار داده است.

در بند سوم توافقنامه آمده است:«تحقیق و توسعه غنی‏سازی ایران با اورانیوم برای مدت ۱۰ سال شامل صرفاً ماشین‌های IR-4، IR-5، IR-6 و IR-8 به نحو تشریح شده در پیوست ۱ خواهد بود، و ایران به نحو مشخص شده در پیوست ۱ در سایر فناوری‏های جداسازی ایزوتوپ برای غنی‏سازی اورانیوم وارد نخواهد شد. ایران به تست دستگاه های IR-6 و IR-8 ادامه خواهد داد، و در میانه سال هشتم، تست تا سی دستگاه ماشین IR-6 و IR-8 را به نحو مشخص شده در پیوست ۱ آغاز خواهد کرد.»(4)

اینکه ایران در طول مدت زمان ده‏ساله صرفاً بر روی نسل‏های مشخصی امکان تحقیق دارد، نخستین محدودیت است. بندهای 32 تا 43 ضمیمه‏ی اول انواع و اقسام محدودیت‏های مطرح در زمینه‏ی تحقیق و توسعه را فهرست کرده است. آزمایش بر روی آبشارهای 164تایی برخی سانتریفیوژها مثل IR-2m و IR-4 تنها تا تاریخ اجرای توافق یعنی 30 نوامبر 2015 ممکن است. پس از این تاریخ ایران باید این آبشارها را به کلی جمع کند و از آن پس امکان انجام آزمایش بر روی آبشارهای 164‏تایی این سانتریفیوژها و نسل‏های بالاتر از آن را نخواهد داشت.(5)

در فرآیند تحقیق و توسعه آنچه اهمیت دارد این است که بتوان پس از آزمایش انفرادی سانتریفیوژها، عملکرد مجموعه‏ی آنها و آبشارهای 164‏تایی آنها را مورد بررسی و آزمایش قرار داد و سوخت با غنای پایدار از مجموع سانتریفیوژها تهیه کرد. به این ترتیب تحقیق و توسعه بدون امکان آزمایشات این چنینی معنای اصلی خود را از دست می‏دهد. با این توضیح، باید گفت توافقنامه در خصوص برخی نسل‏های سانتریفیوژ مثل IR-5  تنها آزمایش بر روی یک سانتریفیوژ را در طول 10 سال مجاز دانسته!(6) و در خصوص برخی دیگر چون IR-4 تنها آبشار ده‏تایی را در طول 10 سال ممکن می‏داند!(7)

در مورد IR-6 ایران تازه نیم‏سال مانده به پایان محدودیت ده‏ساله امکان آزمایش 30 سانتریفیوژ را خواهد داشت!(8) این محدودیت زمانی برای سانتریفیوژهای IR-8 یک سال و نیم قبل از پایان محدودیت ده‏ساله خواهد بود!(9)

علاوه بر اینها محدودیت‏های مختلفی در خصوص تست‏های مکانیکی سانتریفیوژها در نظر گرفته شده است. این تست‏ها برای بررسی استحکام، مقاومت به سایش و مانند آن انجام می‏شود. تست‏های مکانیکی نیز بر روی نسل‏های مشخصی از سانتریفیوژها و تحت ضوابطی مجاز است.(10)

ایران همچنین هیچ‏گاه حق تحقیق در خصوص بازفرآوری سوخت هسته‏ای را نیز نخواهد داشت. در متن توافقنامه آمده است:«به جز فعالیت‌های جداسازی با هدف تولید رادیوایزوتوپ‌های پزشکی و صنعتی از نمونه‏های تابش‏دیده‏ی اورانیوم غنی شده، ایران به مدت ۱۵ سال وارد بازفرآوری یا ساخت تأسیسات قادر به بازفرآوری سوخت مصرفی، یا فعالیت‌های تحقیق و توسعه بازفرآوری که منتج به ایجاد قابلیت بازفرآوری سوخت مصرفی شود، نگردیده و پس از این مدت نیز قصد چنین کاری را ندارد.»(11)

در طول محدودیت 10ساله اگر ایران با شبیه‏سازی کامپیوتری تحقیقاتی روی سانتریفیوژها انجام دهد و بخواهد تست‏های مکانیکی را بر روی یک نمونه‏ی جدید از آنها انجام دهد، باید قبلاً تحقیقات خود را برای طرف‏های مذاکره تشریح کند و موافقت آنها را کسب نماید. طرف مقابل می‏تواند موافقت کند؛ می‏تواند موافقت نکند.(12)

ایران برای 15 سال فلز اورانیوم یا پلوتونیوم و آلیاژهای آن را نخواهد ساخت و حق ریخته‏گری، شکل‏دهی و ماشین‏کاری این آلیاژها یا تحقیق درباره‎ی آنها را نخواهد داشت.(13) طبعاً دامنه‏ی این محدودیت به دانشکده‏های مواد کشور نیز می‏رسد! فرآیند تحقیق و توسعه نیز تنها در نطنز می‏بایست متمرکز شود.(14)

در شرایطی که تحقیقات علمی در دنیا به روز است و گذشت چند سال، تحولاتی جدّی در حوزه‏های علمی و تکنولوژی فراهم می‏آورد، باید از تیم مذاکره‏کننده پرسید محدودیت‏های پذیرفته شده جز عقب‏ماندگی ایران و کُند کردن حرکت علمی کشور چه چیز را به همراه دارد و این آیا در تعارض با خطوط قرمز اعلام شده از سوی رهبر انقلاب نیست؟ آیا پذیرفته است که ایران اسلامی مثلاً در طول "10 سال" فقط امکان آزمایش بر روی "یک" سانتریفیوژIR-5  را داشته باشد؟!

پی‏نوشت‏ها:

1.بیانات در دیدار جمعى از معلمان و فرهنگیان سراسر کشور، 16/2/1394.
2.بیانات در دیدار مسئولان نظام، 2/4/1394.
3.دیدار مدیران، متخصصان و کارشناسان سازمان انرژی اتمی با رهبر انقلاب، 20/1/1393.

4. Iran will continue to conduct enrichment R&D in a manner that does not accumulate enriched uranium. Iran's enrichment R&D with uranium for 10 years will only include IR-4, IR-5, IR-6 and IR-8 centrifuges as laid out in Annex I, and Iran will not engage in other isotope separation technologies for enrichment of uranium as specified in Annex I. Iran will continue testing IR-6 and IR-8  centrifuges, and will commence testing of up to 30 IR-6 and IR-8 centrifuges after eight and a half years, as detailed in Annex I.

5.  Consistent with its plan, Iran will continue working with the 164-machine IR-2m cascade at PFEP in order to complete the necessary tests until 30 November 2015 or the day of implementation of this JCPOA, whichever comes later, and after that it will take these machines out of the PFEP and store them under IAEA continuous monitoring at Natanz in Hall B of FEP.

Consistent with its plan, Iran will continue working with the 164-machine IR-4 cascade at PFEP in order to complete the necessary tests until 30 November 2015 or the day of implementation of this JCPOA, whichever comes later, and after that it will take these machines out of the PFEP and store them under IAEA continuous monitoring at Natanz in Hall B of FEP.

6. Iran will test a single IR-5 centrifuge machine for 10 years.

7. Iran will continue the testing of a single IR-4 centrifuge machine and IR-4 centrifuge cascade of up to 10 centrifuge machines for 10 years.

8. Iran will continue testing of the IR-6 on single centrifuge machines and its intermediate cascades and will commence testing of up to 30 centrifuge machines from one and a half years before the end of year 10.  Iran will proceed from single centrifuge machines and small cascades to intermediate cascades in a logical sequence.  

9. Iran will commence, upon start of implementation of the JCPOA, testing of the IR-8 on single centrifuge machines and its intermediate cascades and will commence the testing of up to 30 centrifuges machines from one and a half years before the end of year 10. Iran will proceed from single centrifuges to small cascades to intermediate cascades in a logical sequence.

10. Mechanical testing on up to two single centrifuges for each type will be carried out only on the IR-2m, IR-4, IR-5, IR-6, IR-6s, IR-7 and IR-8.

11. For 15 years Iran will not, and does not intend to thereafter, engage in any spent fuel reprocessing or construction of a facility capable of spent fuel reprocessing, or reprocessing R&D activities leading to a spent fuel reprocessing capability, with the sole exception of separation activities aimed exclusively at the production of medical and industrial radio-isotopes from irradiated enriched uranium targets.

12. Consistent with its plan and internationally established practices, Iran intends to continue R&D on new types of centrifuges through computer modelling and simulations, including at universities. For any such project to proceed to a prototype stage for mechanical testing within 10 years, a full presentation to, and approval by, the Joint Commission is needed.

13. For 15 years, Iran will not engage in producing or acquiring plutonium or uranium metals or their alloys, or conducting R&D on plutonium or uranium (or their alloys) metallurgy, or casting, forming, or machining plutonium or uranium metal.

14. Based on its long-term plan, for 15 years, Iran will carry out its uranium enrichment-related activities, including safeguarded R&D exclusively in the Natanz Enrichment facility, keep its level of uranium enrichment at up to 3.67%, and, at Fordow, refrain from any uranium enrichment and uranium enrichment R&D and from keeping any nuclear material.

۹۴/۰۴/۲۵ موافقین ۲ مخالفین ۰
محمد مهدی تهرانی / نظر بدهید(۰)

ساقی! به لطف غمت زنده ام هنوز

یوسف! به پیرهنت زنده ام هنوز

عالم اگر همه یک سر شود کویر

ای آسمان! به نمت زنده ام هنوز

اینجا اگر چه نفس تنگ می شود

عیسای من! به دمت زنده ام هنوز

بی تو عذاب می کشم ار دم نمی زنم

قاتل! به زلف کجت زنده ام هنوز

روز ازل گلم ز زیادی حسن تو

داور سرشت گر به یمت زنده ام هنوز

با این امید کز سر مستی فتم به خاک

همچون عقیق در یمنت زنده ام هنوز

محمد مهدی تهرانی

۹۴/۰۴/۲۳ موافقین ۱ مخالفین ۰
محمد مهدی تهرانی / نظر بدهید(۰)

یک شب که اضطراب دلم شعله می کشید

غم در درون جانِ منِ خسته می دمید

در التهاب قافیه ها خواب رفتم و

یک قطره از حرارت نامت به من رسید

دیدم که کودکی نگران بعد آن غروب

بر سر زنان به جانب گودال می دوید

زلفِ پر از گره شده اش بعد آن هجوم

مرهم به گونه های ترک خورده می کشید

*****

دیدم ستاره از کَفَش افزون چکید و بعد

دیدم که جانبِ تنِ بابا دوید و بعد

در ازدحام تیر و تبرها و نیزه ها

دیدم که ردّ جسم پدر را ندید و بعد

یکباره از درون جگر ناله برکشید

آن سان که بختِ کج، دگرش بردمید و بعد

بابای او ز گوشه ی گودالِ خاک و خون

دُردانه دخترش به اشارت خرید و بعد

*****

دختر به ادرکِ رگِ بابای بی سرش

آخر بغل گرفت قسیمی ز پیکرش

عمه بیا که گمشده پیدا شده بیا

عمه بیا ببین تنِ در خون شناورش

عمه بیا ببین که چه سان مادر آمده

عمه بیا ببین قد خم خاک معجرش

عمه بیا دمی رگِ آشفته را ببین

عمه ببین عدو که چه آورده بر سرش

*****

عمه بیا که دخترک از حال می رود

در شام و کوفه نه، ته گودال می رود

عمه بیا زمین و زمان را نظاره کن

عمه بیا و گر نه به غم فال می رود

عمه بیا که طاقت سیلی ندارد این

عمه بیا و گر نه سبکبال می رود

عمه بیا که میوه ی جان و دل حسین

بالای نیزه از ته گودال می رود

*****

ناگه به پا شد از سوی خیمه قیامتی

آمد دوان دوان ز حرم خسته قامتی

گفت ای رقیه! دخترکم! جان مادرت!

برخیز و سوی خیمه بیا چند ساعتی

اینجا که جای دخترِ خُردِ سه ساله نیست

بازآ تو تا نکرده حسینم شکایتی

مادر! به خاطر دل زینب بلند شو!

ترسم دوباره رخ دهد اینجا جنایتی

*****

آن جمع سوخته، تبِ کینه چو زد به هم

تصویر کربلای مرا دیده زد به هم

گویا مدینه گشته و کوچه خدای من!

سیلی عزای کودک غمدیده زد به هم

اما عوض شده همه تصویر دیشبی

معجر که نیست؛ گیسو و خونابه زد به هم

دختر برای عرض ارادت توان نداشت

با یک لگد، گلو و رخ و سینه زد به هم

محمد مهدی تهرانی

۹۴/۰۴/۲۳ موافقین ۱ مخالفین ۰
محمد مهدی تهرانی / نظر بدهید(۰)

سر زلف دلبر من، پُرِ دانه است و دام است

به ملازمان بگوئید طلب جز او حرام است

اگر از شراب لعلش قدحی چشیده باشی

همه باده‏ های عالم به لبت عصیر خام است

نکند گدای مسکین به نگین دهی رضایت

که بساط مُلک دنیا نه گهر نه بادوام است

چه خوش آن گدا و شاهی که به فقر و تنگدستی

و غنا و ثروت خود به مسیح ما غلام است

چه خوش آن که جز حبیبم اثری ز کس نبیند

همه جا صنم نشسته همه سو ز او کلام است

همه نغمه های عالم شرری ز شور زلفش

ره چشم او گرفته، مژه اش؛ اگر که شام است

به طواف کعبه رفتم، نه حرم، نگار ما بود

که کِنشت و در کلیسا ز رخش به ازدحام است

همگان به جستجویش، همه در طواف مویش

همه شبنمی ز اشکش، همه جلوه ای ز نام است

ز وجود او قوام و ز وجود او دوام است

همه او و او چو قرص مه آسمان تمام است

محمدمهدی تهرانی

۹۴/۰۴/۲۳ موافقین ۱ مخالفین ۰
محمد مهدی تهرانی / نظر بدهید(۰)

سر عاشقی ندارد قدحی که تشنه باشد

چه خوش آن فتاده مرغی که به زیر دشنه باشد

نسزد ز غم بگوید سگِ مستِ دوره گردی

به جنون کسی بنازد که سرش شکسته باشد

من و وصل و کوی لیلی، من و زمزم نگاهش

به کس این صفت بیاید که ز دست رفته باشد

غزل این سیاهه نَبوَد که چو من به گِل نویسد

غزل آن بُوَد که با خون تبری نوشته باشد

تو اگر رفیق راهی ز خود و خودی تهی شو

نرسد به کوی لیلی قدمی که بسته باشد

محمد مهدی تهرانی

۹۴/۰۴/۲۳ موافقین ۱ مخالفین ۰
محمد مهدی تهرانی / نظر بدهید(۰)

غزل، غزل، شکسته در هجوم اشک و زاریم

از آن هبوط لعنتی ز عقل هم فراریم

سلام بر تو ای جنون که می ‏دهی فراریم

از این حصار دل‏شکن به جاده می ‏سپاریم

جنون مرا رها مکن که با دم تو زنده ام

ببین سکون و مرگم و رسان به آب جاریم

هزار بار برده ای به بادها سپرده ای

دوباره خسته دیده ای به دست خود حصاریم

بیا و خرقه ام بِدَر؛ حصار تن ز جان بِکَن

تویی که با شرنگ خود به آسمان گذاریم

جنون بیا رها مکن که عقل بشکند مرا

به دست کهنه خصم خود چگونه می سپاریم

جنون، جنون، حبیب من! پناه واپسین من

دمی که بی تو بگذرد اسیر رنج و خواریم

غریبه ام هنوز هم اگر چه دست دوستان

چو مار می خزد برون ز آستین به یاریم

تویی پیاله می دهی؛ مرا به ماه می بری

تویی تو رهنمای من به مستی و خماریم

همیشه بیم داشتم که گر ز پا در افکند

زمانه ام به دشمنی ز خاک بر نداریم

زمانه ای که عاقلان به خاک اندرون کند

ببین که چون کند بدین غم و جنون تباریم

ز خاک بر نداشتی، نمانده جای آشتی

چه بیهُده است اینکه سر به شانه می گذاریم

اگر چه با شکسته ای چو این سبو چنین کنی

بدان هنوز هم فقط به یاد "تو" بهاریم


پی‏نوشت: ابیات زوج این شعر سروده استاد میرشکاک است. ابیات فرد سروده حقیر!
۹۴/۰۴/۲۳ موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد مهدی تهرانی / نظر بدهید(۰)

صنما پرده بِدَر؛ عزم طرب کرده دلم

سر لیلی به سلامت؛ که چه تب کرده دلم

ره رسوایی دلداده به سامان نرسد

قدحی باده بده؛ میل رطب کرده دلم

همه صبح و همه ظهر و همه عصرش صنما

به هوای لبن لعل تو شب کرده دلم

به کسی کار دل خسته ی ما وامگذار

که قدح نذر خماری عِنَب کرده دلم

همه شب بندگی حسن تو را تا به ابد

ز خداوند جهان رفته طلب کرده دلم

محمد مهدی تهرانی

۹۴/۰۴/۲۳ موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد مهدی تهرانی / نظر بدهید(۰)

امشب هوای هلهله دارم؛ دَفَم کجاست؟          با   آسمان   ملازمه  دارم  مَهَم  کجاست؟

آن باده ای که می کشد و زنده می کند          عقل از سرم رباید و هوش از کفم کجاست؟

ما    رهروان   جاده ی   تقدیر   دلبریم             زلفی که استخاره به تابش زنم کجاست؟

ما  را  ازل     اسیر  دل شب   نوشته اند            راهی که حصر گیسوی مه بشکنم کجاست؟

با  دیگران   حدیث غم  خود   نمی کنم             گوشی که بشنود غزل هر شبم کجاست؟

ماهی به بحر لطف مهیم و گهی شگفت           در  جستجو  که  آب حیات  و  یمم کجاست؟

جز مسلکی که شام بدان یار ما خوش است           ما  را  مرام  و  مسلک  و  میل  و  صنم کجاست؟

امشب به میگساری خود سر کنیم و ماه           پرسد   که   آن   پریِ خمار حرم     کجاست؟

محمد مهدی تهرانی

۹۴/۰۴/۲۳ موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد مهدی تهرانی / نظر بدهید(۰)