پیشنهادی درخور تأمل به نمایندگان محترم مجلس
ناگفته پیداست توافق هسته ای، مجلس شورای اسلامی را در یک دوقطبی دشوار قرار داده؛ دوقطبی ای که تیم مذاکره کننده ی کشور نیز آن را پُررنگ تر کرده است. گفته می شود مجلس تنها می تواند در خصوص "کلیت" توافق نظر دهد؛ یعنی یا باید آن را به کلی رد کند یا به کلی تصویب. این نکته ای است که عراقچی نیز در گفتوگوی تلویزیونی بدان اشاره کرد:«این امکان وجود ندارد که بخشی از این توافق رد و یا تأیید شود و یا اینکه اصلاحاتی در بخشی از آن صورت بگیرد. بلکه باید کلیت آن یا رد و یا مورد تأیید قرار بگیرد. اگر کلیت آن رد شود ما باید دوباره به میز مذاکره برگردیم و برای آن مذاکره کنیم و اینکه این توافق با اصلاحاتی تصویب شود مقدور نیست.»
تصویب توافق از سوی مجلس به منزله ی پذیرفتن تمامی نقصان های آن خواهد بود. باید توجه داشت:
1- مجلس با تصویب توافق از مواضع گذشته ی خویش عدول کرده و قانون مصوب خود در خصوص حفظ دستاوردهای هسته ای را نقض می کند؛ چه آنکه توافق، شروط مطرح شده در قانون را رعایت نکرده است که این را می توان نوعی بی اعتنایی به قانون نیز تلقی کرد. به عنوان نمونه مجلس محترم تصویب کرده هیچ محدودیتی برای تحقیق و توسعه پذیرفته نیست در حالی که توافق، محدودیت های متعددی را در این زمینه ذکر می کند که برخی نه 10 ساله و نه 20 ساله که مادام العمر هستند!
2- توافق در موارد متعددی خطوط قرمز نظام را رد کرده و مجلس با تصویب خود به این بی اعتنایی به خطوط قرمز رنگ قانونی می دهد.
3- توافق به دلیل نقصان هایی که در درون خود دارد، در همین آغاز کار با سوء استفاده ی آمریکا و بدعهدی کشورهای غربی مواجه شده. آنچه به عنوان نمونه وندی شرمن در خصوص افزایش 5سالهی زمان بازگشتپذیری تحریمها مطرح کرد، ریشه در همین نقصان ها دارد. این نقصان ها به همین راحتی اجازه ی مختومه شدن پرونده ی هسته ای ایران در شورای امنیت را نمی دهد. خبرنگار از شرمن پرسید که آیا بند مهم مربوط به بازگشت پذیری پس از 10 سال اجرای اولیه ی توافق ایران و 1+5 لغو می شود؟ و شرمن پاسخ داد:«5 عضو دائم شورای امنیت تصمیمی سیاسی گرفتند و به دبیرکل سازمان ملل هم اعلام کردند که پس از 10 سال، درخواست تمدید 5 ساله این مکانیسم را مطرح خواهند کرد!» عدم استفاده از لفظ close در متن توافق و بسنده کردن به عبارت conclude منشأ برخی از این مشکلات است. جان کری و ارنست مونیز وزرای خارجه و انرژی آمریکا نیز طی یادداشتی در روزنامه واشنگتن پست تصریح کردند:«برنامهی تأیید شده در وین، منقضی نمی شود، بلکه نامحدود است.» مجلس با تصویب توافق آن هم در شرایطی که این سوء استفاده ها و زیاده خواهی ها علنی شده و برخی نقصان های توافق را روشن کرده، عملاً به این سوء استفاده ها مشروعیت و امکان عملیاتی شدن می دهد. در واقع مجلس توافقی را تصویب می کند که به خوبی می داند نه تنها امکان سوء استفاده از آن به خاطر نقصان های حقوقی اش وجود دارد، بلکه عزم این سوء استفاده ها از هم اکنون جزم و علنی شده است.
4- توافق نه تنها امکان سوء استفاده را فراهم میآورد، بلکه از حداقل های لازم برای دادخواهی ایران نیز برخوردار نیست. نقض عهد آمریکا اگر چه میتواند به شکایت ایران و پیگیری او برای کشاندن موضوع به شورای امنیت منجر شود، اما از یک سو با حق وتوی کشورهای عضو شورای امنیت ستاندن حق تقریباً غیرممکن است و از سوی دیگر پذیرش اعتراض ایران به معنای بازگشت تحریم ها خواهد بود، بدون هیچ اقدام تنبیهی در خصوص طرف مقصّر. در واقع اگر کشور دیگری تخلف کند، ایران به طریق اولی با بازگشت تمامی تحریم ها تنبیه خواهد شد و هیچ حقی برای ایران محفوظ نمیماند. این در شرایطی است که بسیاری از اقدامات ایران بارگشت پذیر نیست یا زمان برگشت پذیری طولانی دارد. مجلس با تصویب خود نقایص توافقنامه در خصوص دادخواهی را نیز می پذیرد.
5- توافق برای لازم الاجرا شدن مصوبه ی شورای امنیت را نیز در پی داشت؛ مصوبه ای که در آن سخن از برخی محدودیت ها نظیر موشک های بالستیک با امکان استفاده ی هستها ی را به همراه دارد. برخلاف تأکید تیم مذاکره کننده مبنی بر بی ربط بودن این بند با فعالیت های نظامی ایران، موشک های شهاب 3 به همین بهانه مورد مناقشه بوده و طبعاً از این به بعد هم خواهد بود. طرف غربی ادعا می کند امکان کارکرد هسته ای برای این موشک ها وجود دارد. به کار رفتن واژه ی capable در متن، مشکلات این چنینی را به همراه دارد که این مشکلات با ذکر لفظ design حل شدنی نیست. عدم اجرای این بند از قطعنامه چنانکه مذاکره کنندگان کشورمان اعلام می کنند، طبیعتاً می تواند قطعنامه های بعدی شورای امنیت را به همین بهانه در پی داشته باشد. در مقابل نیز وقتی ایران پایبندی و التزامی به قطعنامه نداشته باشد، طرف غربی هم به تبع چنین الزامی برای خود نخواهد دید. تصویب مجلس اگر چه متوجه توافق است اما عملاً به معنای پذیرش ساز و کارهای قانونی بین المللی در نظر گرفته شده و به رسمیت شناختن محدودیت های شورای امنیت که در توافق هم اشاره ای کلی به آنها شده، نیز هست. به این ترتیب مجلس با تصویب خود هزینه های عدم اجرای بندهای محدودیت زای قطعنامه ی شورای امنیت را بیش از پیش متوجه ایران خواهد کرد.
6- بدیهی است که مجلس با تصویب این توافق مسئولیت آن را می پذیرد و هر جا که نقایص توافق برملا شود، انگشت اتهام علاوه بر دولت، مجلس را نیز نشانه خواهد گرفت و دولت نیز می تواند به همین بهانه برای خود شریک جرم معرفی نماید.
و...
رد کردن توافق از سوی مجلس نیز تبعاتی به همراه خواهد داشت و بهانه گیری طرف غربی را همزمان با تشدید فشارهای داخلی بر روی مجلس به دنبال خواهد آورد. از آنجا که در خصوص توافق قطعنامه ای در شورای امنیت به تصویب رسیده، رد کردن توافق از سوی ایران می تواند قطعنامه ی بعدی این شورا را در پی داشته باشد.
اما چاره ی کار چیست؟ به نظر می رسد نخستین اقدام لازم صبر است! باید اجازه داد اول کنگره و دولت آمریکا تکلیف خود را مشخص کند. اگر از سوی آمریکا توافق رد شود، هم مشکلاتِ توافق گریبان ایران را نخواهد گرفت و هم ایران میت واند طرف غربی را بار دیگر به بدعهدی متهم کند.
اما اگر روند قانونی نیز در آمریکا طی شد، به نظر می رسد مجلس محترم نه توافق را باید رد کند و نه تصویب؛ بلکه باید دوقطبی تصویب یا رد توافق را از بین ببرد و دوقطبی "توافق با امکان سوء استفاده" و "توافق بدون امکان سوء استفاده" را جایگزین کند و به عبارت بهتر به جای ایجاد دودستگی بر سر رد یا تایید و یا مخالفت و مخالفت، وحدتی بر روی "توافق بدون امکان سوء استفاده" را در کشور شکل دهد. در واقع نمایندگان محترم می توانند با فهرست کردن موارد بدعهدی طرف غربی که بعد از توافق روشن شده و نیز برشمردن سوابق این بدعهدی ها و نیز برخی نقایص توافق که زمینه ی بدعهدی را ایجاد میکند، بررسی توافق را منوط به رفع امکان سوء استفاده از آن از طریق اصلاح متن اصلی توافق و نیز اصلاح قطعنامه شورای امنیت کنند. این دوقطبی قابلیت توجیه بهتری در داخل کشور دارد و برای مردم ایران که آمریکا را به خوبی می شناسند، قابل درک است. از دیگر سو اگر چه این تصمیم در واقع نوعی مخالفت با توافق است اما می تواند با ادبیاتی کاملاً متفاوت و در قالب موافقت مشروط با توافق مطرح شود. می توان بدون اظهارنظر مستقیم در خصوص توافق، قانونی با عنوان "قانون جلوگیری از سوء استفاده ی آمریکا از توافق هسته ای" یا مانند آن را تصویب کرد که الزام آور باشد و بعد از این، توپ در زمین دولت محترم و طرف غربی خواهد بود. پیش از این آقای عراقچی هم از امکان پیگیری دوباره ی مذاکرات سخن گفته بود و این می تواند فرصتی برای چانه زنی مجدد نیز باشد.
باید توجه داشت که این گزینه نیز می تواند بی هزینه نباشد اما اگر با هوشمندی پی گرفته شود، قطعاً هزینه هایی به مراتب کمتر از تصویب توافق به همراه دارد. دولت محترم به جهت اینکه ایران اسلامی را در شرایطی قرار داده که چه رد توافق و چه تصویب آن برای کشور هزینه خواهد داشت، باید از مردم و مسئولین کشور عذرخواهی کند و این نیز نکته ای است که مجلس محترم ضمن قدردانی از تلاش های انجام شده، می تواند به عنوان گلایه متذکر شود. دولت باید در خصوص نقایص فاحش توافق که مجال سوء استفاده ها را در همین ابتدای کار فراهم آورده نیز پاسخگو باشد. طبیعتاً مجلس در این شرایط باید مراقبت کند از رهبری هزینه نشود.
سلام علیکم
پیشنهاد خوبی است! اما همان طور که مستحضرید یکی از ابعاد مهم و تعیین کننده این تقابل یک ابعاد فرهنگی و تبلیغاتی است. رهبران غرب تنها با استمرار دروغ های تاریخی شان علیه جمهوری اسلامی و خاصه فعالیت های صلح آمیز ما میتوانند فشار بیشتر بر ایران را برای افکار عمومی خود توجیه کنند. یکی از این دروغ ها این است که صنعت هسته ای با مقاصد صلح آمیز برای ایران هیچ توجیه معقولی ندارد چون ایران منابع نفت و گاز دارد و ... و این دروغی است که باب کورکر رئیس سنا در نطق پیش از استماع گزارش جان کری به شدت بر آن تأکید کرد! نقش این جریان تشکیک در کاربردهای مدنی و صلح آمیز فناوری هسته ای برای ما آن قدر گسترده و تأثیر گذار است که حتی از زبان بعضی از اساتید دانشگاه ما نیز شنیده می شود.
لذا یک ضلع مهم استراتژی ما برای مدیریت چالش هسته ای و پیشبرد صنعت هسته ای باید اطلاع رسانی و بیان حقایق در مورد کاربردهای بسیار حیاتی صنعت هسته ای باشد.
همان طور که اخیرا معاون سیاسی سپاه همدان، محمود قاسمی هم اشاره کرد، در حالی که ما با بحران فزاینده خشکسالی رو به رو هستیم، بدون جایگزین کردن نیروگاه های آبی و حرارتی با پربازده ترین و پاک ترین منبع انرژی که انرژی هسته ای است، آینده اقتصاد و انرژی ما با تهدید جدی مواجه خواهد شد و لذا آن روز هم ماجرای ما مثل ماجرای کنترل جمعیت خواهد که بعد از مدتی طولانی از خواب بیدار شیم و تازه بفهمیم که مقهور و مفتون یک استراتژی بلندمدت دشمن برای ریشه کنی خودمان شده بودیم!
و این بار هم به نظر می رسد هدف اصلی طبقه مسلط اقتصادی غرب از مخالفت با صنعت هسته ای ما نیز این است که این بار آینده ما را در حوزه انرژی با خطر جدی مواجه کنند چون هیچ کشوری بدون انرژی حتی نمی تواند زندگی کند چه برسد به این که از خودش در برابر تهدیدها مقاومت کند! جناب عالی که به تشکل ها دسترسی دارید و فعال هستید خوب هست نسبت به این مسئله مهم آگاهی پراکنی کنید. متأسفانه دستگاه سیاست خارجی ما هم نتوانسته با تبلیغ مسئله نیاز حیاتی ما به انرژی هسته ای به ادعاهای طرف غربی که میگوید ما به صنعت هسته ای نیاز نداریم پاسخ درخور دهد.
سخنرانی اخیر معاون سیاسی سپاه همدان غیر از تکرار بدون دلیل یک سری ادعاهای تکراری در مورد جریان ادعایی انحرافی در دولت آقای احمدی نژاد، از این حیث که اهمیت استراتژیک صنعت هسته ای را روشن میکند اقدامی قابل تجلیل و قابل تکرار است:
http://farsnews.com/newstext.php?nn=13940501000058
و من الله توفیق