امروز، زمانِ در صحنه بودن است؛ زمان گوشه ‏نشینی و راحت‏ طلبی نیست. این نیست که با یک بیانیه‏ ی مبهم خیال خودمان را راحت کنیم که رسالت خود را به جا آورده‏ ایم. امروز، تکلیف متوجه همه‏ ی ماست و تاریخ همان‏گونه که در مورد نقش‏ آفرینی نخبگان در اعصار مختلفِ خود قضاوت می‏ کند و آنها را در موارد مختلف متهم می ‏داند، روزگاری در مورد ما نیز قضاوت خواهد کرد.

مگر نه این است که رسالت جنبش دانشجویی، گفتمان‏ سازی و مطالبه است؟ آیا می ‏توانیم ادعا کنیم رسالت گفتمان‏ سازی و مطالبه‏ مان را در جریان توافق هسته ‏ای به جا آورده‏ ایم؟ آیا با مردم نشستیم تا دغدغه‏ ها و حرف‏ هایی که رهبرانقلاب مکرراً و با اصرار بیان می‏ کنند ولی باز هم دست آخر مهجور می‏ ماند، برای آنها واگویه کنیم یا ما نیز چون نخبگان راحت‏ طلب گوشه گرفتیم تا رهبری خود گفتمان ‏سازی را نیز یک ‏تنه عهده‏ دار شوند؟

رهبر انقلاب

مدت‏ هاست رهبرانقلاب با زبان‏ های مختلف واقعیت‏ هایی را در خصوص تحریم ‏ها، بدخواهی‏ های طرف غربی و پرونده‏ ی هسته‏ ای کشورمان بیان کرده ‏اند. ایشان مکرراً از لزوم تکیه بر توانمندی ‏های درونی سخن گفتند و راه ‏حل واقعی مواجهه با تحریم‏ ها را در این باور و رویکرد معرفی نمودند. اینها مورد تأکید چندین‏ باره ‏ی رهبر انقلاب قرار گرفت و اهمیت جدی داشت. باید نگاه امیدوانه‏ ی برخی مردم به خارج از کشور برای حل مشکلات اصلاح شود و به داخل بازگردد. رهبرانقلاب لزوم پرهیز از سطحی‏ نگری در چالش‏ ها و نیز لزوم شکافتن درست مشکلات را متذکر شدند و بدعهدی‏ های طرف مقابل را یادآوری کردند. رهبرانقلاب در خصوص پرونده‏ ی هسته ‏ای ایران اسلامی خطوط قرمزی را بیان کردند و فرمودند که بر این خطوط اصرار دارند.

ایشان همگان را به تحلیل آنچه در جریان است فراخواندند و از لزوم در صحنه بودن مردم سخن گفتند. رهبرانقلاب با صراحت تصریح کردند:«این تجربه، ظرفیّت فکری ملّت ما را بالا خواهد برد... من فکر نمی‏ کنم [از] این مذاکرات آن نتیجه‌ای را که ملّت ایران انتظار دارد، به‌دست بیاید، لکن تجربه‌ای است و پشتوانه‌ی تجربی ملّت ایران را افزایش خواهد داد و تقویت خواهد کرد؛ ایرادی ندارد امّا لازم است ملّت بیدار باشد. ما از مسئولین خودمان که دارند در جبهه‌ی دیپلماسی فعّالیّت می‏ کنند، کار می‏ کنند، قرص و محکم حمایت می‏ کنیم، امّا ملّت باید بیدار باشد، بداند چه اتّفاقی دارد می‌افتد [تا] بعضی از تبلیغاتچی‌های مواجب‌بگیر دشمن و بعضی از تبلیغاتچی‌های بی‌مزدومواجب - از روی ساده‌لوحی - نتوانند افکار عمومی را گمراه کنند.»(بیانات در دیدار دانش‌آموزان و دانشجویان، 12/8/1392) رهبرانقلاب تأکید کردند ضرری نمی‏ کنیم اما باید ملت بیدار باشد. چه کسی باید ملت را بیدار کند؟ چه کسی باید جزئیات توافق را با آنها در میان بگذارد؟ باید نیرو از خارج کشور استخدام کنیم؟!

امروز پای توافقی در میان است که متخصصان کشور به دلایل مختلف آن را دچار اشکالات جدی و دارای امکان سوء استفاده برای طرف غربی معرفی می‏ کنند و جالب آنکه طرف مقابل همین امروز و هنوز جوهر توافق خشک نشده با وقاحت تمام از بدعهدی‏ هایی که خواهد کرد سخن می‏ گوید و این بدعهدی‏ ها را نیز متأسفانه به متن همین توافق، مستند می‏ نماید. شرمن از تمدید 5ساله‏ ی برخی بندهای توافق می‏ گوید و اگر این امکان مبتنی بر متن تهیه شده وجود دارد که وجود دارد، طبیعی است که تمدید لزوماً به 5 سال و یک یا دو بند توافق محدود نخواهد شد. این یعنی همان که رهبرانقلاب فرمودند که طرف غربی خَرَش که از پل گذشت برمی‏ گردد و به ریش شما می‏ خندد!

امروز لازم است فرد فرد جنبش دانشجویی و طلاب کشور متن توافق و قطعنامه را به دقت بخوانند و با رجوع به نظرات کارشناسان و نقدهای مطرح شده نقایص آن را دریابند. باید ظرایف متن انگلیسی توافق را متوجه شوند و به متن اصلی(انگلیسی) نیز رجوع کنند. باید بیانات رهبرانقلاب را در این یکی دو سال، خصوصاً در سال جاری به دقت مطالعه کنند و سوابق بدعهدی‏ های طرف غربی در مذاکرات ژنو و قبل از آن را استخراج نمایند. بسیاری از حرف ‏ها که می‏توان و باید با مردم در میان گذاشت از بیانات رهبر انقلاب قابل استخراج است. کسی که در این شرایط چنین رسالتی برای خود نبیند، نمی ‏تواند نام خود را دانشجو یا طلبه ‏ی انقلابی بگذارد.

دوقطبی پذیرش یا رد توافق باید شکسته شود. باید مطالبه‏ ی "توافقِ بدون امکان سوء استفاده" در کشور شکل بگیرد؛ بدون آنکه کارهای هیجانی یا احساسی انجام شود؛ بدون اینکه جو مخالفت با توافق یا دودستگی در کشور شکل بگیرد. این زشت است که تنها در زمان انتخابات یادمان می ‏افتد باید با مردم سخن بگوییم و گمان می‏ کنیم همه چیز کشور انتخابات است. امروز نیز مثل روزهای انتخابات باید دانشجویان و طلاب کشور مسجد به مسجد و شهر به شهر بگردند، با مردم سخن بگویند، واقعیت‏ های توافق را برای مردم روشن کنند و مطالبه‏ ی "توافقِ بدون امکان سوء استفاده" را در سطح کشور شکل دهند. بدون هیچ‏ گونه توهینی به مسئولین کشور باید مردم را مطلع و بیدار کرد. اگر مردم در صحنه نباشند و ساده ‏انگارانه به توافق نگاه کنند، دستِ "همه" در کشور بسته خواهد بود؛ دستِ "همه" بسته خواهد شد و ما باید این را بفهمیم؛ اما اگر مردم آگاه شوند، راه برای پیدا کردن راه ‏حل‏ های مطلوب به لطف خدا باز می‏ شود.

جنبش دانشجویی و طلاب کشور باید ادبیات مردمی لازم را برای این ارتباط‏ گیری با متن جامعه ایجاد کنند. باید بتوان روشن و با منطق مسائل را بیان کرد و روشن کرد مسئله، اصل توافق نیست بلکه چگونه توافق کردن است. باید توضیح داد چنانکه رهبری نیز می ‏فرمایند همه موافق توافق کردنند اما باید توافقی انجام دهیم که امکان دبّه در آوردن طرف غربی و سوء استفاده در آن نباشد. برای مردم تداعی کنیم زمانی را که آقای فردوس وارد محضر شد تا وکالت دهد به پسرش و رئیس محضر مدام به او گفت باید متن را بخوانی و بعد امضاء کنی و او نخواست و به زور متن را برایش خواندند؛ او توجهی نکرد و شد آنچه که شد. باید با زبان تمثیل و به طور روشن برای مردم توضیح داد که نوشته شدن متن توافق کافی نیست. باید راه سوء استفاده از آن نیز سد شود و گر نه ممکن است برداشته شدن تحریم‏ ها پایدار نباشد و طرف غربی زیر قولش بزند و باز هم تحریم گریبان کشور را بگیرد. باید حکمت خطوط قرمز رهبری را برای مردم روشن کرد و برای مردم توضیح داد که این خطوط شکسته شده است. از این مسیر مردم و نخبگان نیز رشد می‏ کنند و این آن چیزی است که رهبرانقلاب نیز می‏ خواهند.

آقای فردوس

باید توجه کنیم مسئله را درست و از منظر صحیح برای مردم مطرح کنیم. رهبرانقلاب اصل بده ‏بستان را پذیرفتند. ایشان تصریح کردند:«ما از اوّل، منطقی وارد شدیم، منطقی حرف زدیم، زیاده‌ خواهی نکردیم؛ ما گفتیم طرف، یک تحریم ظالمانه‌ای را تحمیل کرده است، ما می‏ خواهیم این تحریم برداشته بشود؛ خیلی خب، این یک بده‌بستان است، حرفی نداریم که در این زمینه یک چیزی بدهیم، یک چیزی بستانیم تا تحریم ‏ها برداشته بشود؛ امّا صنعت هسته‌ای متوقّف نباید بشود، لطمه نباید بخورد؛ این حرف اوّل است؛ از اوّل این حرف را زدیم و دنبال کردیم تا امروز.»(بیانات در دیدار مسئولان نظام، 2/4/1394) پس مسئله اصل توافق نیست. مسئله این است که آیا توافق انجام شده توافق خوب است یا خیر؟ آیا به نفع کشور است یا مشکلاتی دارد. باید نشریه منتشر کرد، بیانیه داد، در مساجد سخنرانی کرد، طومار امضاء کرد و...

اگر امروز جنبش دانشجویی و طلاب کشور در صحنه بودند، فضا برای اتخاذ تصمیم منطقی و صحیح باز می‏شود و الا کشور ناگزیر از پذیرش مشکلات زیادی خواهد بود و آن وقت برای تاریخ پاسخی نخواهیم داشت.