محمد مهدی تهرانی :: محراب اندیشه

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «محمد مهدی تهرانی» ثبت شده است

محمد مهدی تهرانی


محمد مهدی تهرانی


محمد مهدی تهرانی


محمد مهدی تهرانی


محمد مهدی تهرانی


محمد مهدی تهرانی


محمد مهدی تهرانی


محمد مهدی تهرانی


محمد مهدی تهرانی


محمد مهدی تهرانی


محمد مهدی تهرانی


محمد مهدی تهرانی



محمد مهدی تهرانی


محمد مهدی تهرانی


محمد مهدی تهرانی


محمد مهدی تهرانی


۹۷/۰۱/۲۴ موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد مهدی تهرانی / نظر بدهید(۰)

یک مسلمان؛ یک هیئتی، یک ایرانی و دیگر هیچ. می‏خواهد آن‏گونه که مولایش می‏پسندد باشد اما حیف؛ حیف که رهزن راه بسبار است و توانی در خور آن نیست.

دیرگاهی است که می‏نویسد؛ به هر بهانه‏ای که همسفر راه شود. گاه بیغوله‏ها را در آغوش می‏کشد و گاه در گوشه‏ای می‏خزد.

یک فعال سیاسی که اکنون بیشتر حدیث نفس را ترجیح می‏دهد و سر در گریبان سخن می‏گوید. یک منتظر ظهور که شهادت در رکاب مولایش را به عنوان بهترین حسن ختام سرنوشتش می‏خواهد؛ که ای کاش روزی فرا برسد که همچون مولایش در خون خویش بغلطد.

یک بنده که فرسنگ‏ها با روح عبودیت فاصله گرفته است؛ یک خس که در آرزوی دریاست.

بزرگترین افتخارش بچه هیئتی بودن است. بزرگ شده‏ی مکتب‏الزهراء و مناجات‏های حاج محمد رضا طاهری است. یک سینه‏زن که در کنار هیئت‏های مختلف تهران گاه در جلسات کربلایی نریمان پناهی حضور می‏یابد.

محمد رضا طاهری، محمد مهدی تهرانی

فارغ التحصیل دبیرستان شهدای مؤتلفه اسلامی است.

لیسانس متالورژی مواد از دانشگاه بین‏المللی امام خمینی(ره) قزوین و فوق لیسانس نانوتکنولوژی با گرایش نانومواد از دانشگاه تربیت مدرس تهران را در کارنامه دارد. رتیه‏ی 5 کنکور نانوتکنولوژی کشور است.

در انتخابات 84 و 88 از محمود احمدی‏نژاد حمایت کرده و در انتخابات مجلس نهم از جبهه پایداری.

فعالیت در سایت خبری رجانیوز، معاون سردبیری ضمیمه استانی روزنامه ایران، سردبیری نشریه اصولگرا، عضویت شورای سردبیری نشریه برداشت اول متعلق به مرکز بررسی‏های استراتژیک ریاست جمهوری، عضویت شورای سردبیری ویژه‏نامه انقلاب فرهنگی هفته‏نامه 9دی و... را در کارنامه دارد.

مسئولیت بسیج دانشجویی و عضویت شورای فرهنگی دانشگاه تربیت مدرس، مسئولیت هیئت محبین اهل بیت(ع) دانشگاه بین‏الملل، عضویت کمیته دانشجویی کمیته ناظر بر تشکل‏های دانشجویی با حکم دکتر غفوری‏فرد در دانشگاه بین‏الملل و... را تجربه کرده.

حوزه‏ی علاقه‏مندی‏های مطالعاتی‏اش خیلی گسترده است. از فلسفه علم و اقتصاد و سیاست خارجی و رسانه گرفته تا فقه و اصول و فلسفه و قرآن و حدیث.

نگاه تمدنی را پذیراست و نگاه ابزارگرایانه به غرب را برنمی‏تابد...

برای اینجا همین مقدار کفایت می‏کند!

۹۴/۰۴/۲۸ موافقین ۴ مخالفین ۰
محمد مهدی تهرانی / نظر بدهید(۷)

اتکاء به خدا، استغناء از همه را به دنبال دارد. ما رهگذران، هر یک به گونه‏ای اسیر دنیا یا کودکان این شهر اسباب‏بازی بزرگیم. این فقط بُت‏هاست که کوچک و بزرگ می‏شود؛ همه بت‏پرستیم! اندکی غفلت، بُتی جدید برای آدمی می‏سازد و آدمیان باید اگر خدایی بودن را طلب می‏کنند، همیشه خلیل بت‏شکن باشند. چه فرق می‏کند؛ حتی یک وبلاگ هم می‏تواند بُت باشد.

آن‏کس که نظرش را به فراسوی عالم مادی بکشاند، نه اسیر بلندی‏های دنیا می‏شود و نه زمین‏گیر پستی‏های آن. ما مسافران چند روزه‏ی این دنیاییم. نیامده‏ایم که بمانیم؛ آمده‏ایم تا هزینه‏ی یک راه باشیم. آمده‏ایم تا خود نیز از رهگذر جنگ و گریزهای دنیایی راه سلوک و ملکوت و او شدن و فنا شدن را بپوییم. این جنگ‏ها اقتضای راه است. کسی که گرفتار راه شود، ولو راهِ مستقیم و از مقصدِ راه باز ماند، شکست خورده است.

کبوتر

عالم، حساب دارد و کتاب؛ ظاهری دارد و باطنی. آنان که با عقلِ خودبنیاد، روزگار خود را سبک و سنگین می‏کنند، خوابند؛ مؤمن به غیب نیستند. باید با تمام وجود دریافت که امور عالم به دست اوست. اوست که عزیز می‏کند و ذلیل. این بندگیِ اسباب مادی نیست که عزت می‏آفریند؛ آنکه یوسف باشد، خدا خود عزیز مصرش خواهد کرد.

ما بندگان عاصی این درگاهیم؛ منتظرانی برای آنچه او بدان امر کند و رسالتی که او رقم زند. آن رسالت خواه در بیغوله و حاشیه باشد و خواه در صف مقدم چه فرق می‏کند؟ آن رسالت اگر با کف و هورای جهانیان همراه شود یا رد و انکارشان چه اهمیتی دارد؟ مهم آن است که او ما را در مسیر تحقق اراده‏ی خویش اگر نه در تراز اولیاء خود که لااقل در لباس سگی که اصحاب کهف در کنار داشتند، به حساب آورد. مهم آن است که او بپسندد، بخرد و وصالش را پاداش راه نماید و زودتر بِبَرد.

گاه انبوهی دغدغه‏ها چنان گلویم را می‏فشارد که حتی فریاد زدن را هم دشوار می‏سازد؛ و نوشتن بهانه‏ای شد برای شروع...

پس از وبلاگ محراب اندیشه در بلاگفا که چندین سال فعال بود و البته چندی قبل آرشیوش از بین رفت، این دومین وبلاگ جدی است که خانه‏ی درد و دل‏هایم می‏شود.


امید آنکه:

این جان عاریت که به حافظ سپرده دوست

روزی رخش ببینم و تسلیم وی کنم

۹۴/۰۴/۲۷ موافقین ۲ مخالفین ۰
محمد مهدی تهرانی / نظر بدهید(۲)