محراب اندیشه :: محراب اندیشه

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «محراب اندیشه» ثبت شده است

یک مسلمان؛ یک هیئتی، یک ایرانی و دیگر هیچ. می‏خواهد آن‏گونه که مولایش می‏پسندد باشد اما حیف؛ حیف که رهزن راه بسبار است و توانی در خور آن نیست.

دیرگاهی است که می‏نویسد؛ به هر بهانه‏ای که همسفر راه شود. گاه بیغوله‏ها را در آغوش می‏کشد و گاه در گوشه‏ای می‏خزد.

یک فعال سیاسی که اکنون بیشتر حدیث نفس را ترجیح می‏دهد و سر در گریبان سخن می‏گوید. یک منتظر ظهور که شهادت در رکاب مولایش را به عنوان بهترین حسن ختام سرنوشتش می‏خواهد؛ که ای کاش روزی فرا برسد که همچون مولایش در خون خویش بغلطد.

یک بنده که فرسنگ‏ها با روح عبودیت فاصله گرفته است؛ یک خس که در آرزوی دریاست.

بزرگترین افتخارش بچه هیئتی بودن است. بزرگ شده‏ی مکتب‏الزهراء و مناجات‏های حاج محمد رضا طاهری است. یک سینه‏زن که در کنار هیئت‏های مختلف تهران گاه در جلسات کربلایی نریمان پناهی حضور می‏یابد.

محمد رضا طاهری، محمد مهدی تهرانی

فارغ التحصیل دبیرستان شهدای مؤتلفه اسلامی است.

لیسانس متالورژی مواد از دانشگاه بین‏المللی امام خمینی(ره) قزوین و فوق لیسانس نانوتکنولوژی با گرایش نانومواد از دانشگاه تربیت مدرس تهران را در کارنامه دارد. رتیه‏ی 5 کنکور نانوتکنولوژی کشور است.

در انتخابات 84 و 88 از محمود احمدی‏نژاد حمایت کرده و در انتخابات مجلس نهم از جبهه پایداری.

فعالیت در سایت خبری رجانیوز، معاون سردبیری ضمیمه استانی روزنامه ایران، سردبیری نشریه اصولگرا، عضویت شورای سردبیری نشریه برداشت اول متعلق به مرکز بررسی‏های استراتژیک ریاست جمهوری، عضویت شورای سردبیری ویژه‏نامه انقلاب فرهنگی هفته‏نامه 9دی و... را در کارنامه دارد.

مسئولیت بسیج دانشجویی و عضویت شورای فرهنگی دانشگاه تربیت مدرس، مسئولیت هیئت محبین اهل بیت(ع) دانشگاه بین‏الملل، عضویت کمیته دانشجویی کمیته ناظر بر تشکل‏های دانشجویی با حکم دکتر غفوری‏فرد در دانشگاه بین‏الملل و... را تجربه کرده.

حوزه‏ی علاقه‏مندی‏های مطالعاتی‏اش خیلی گسترده است. از فلسفه علم و اقتصاد و سیاست خارجی و رسانه گرفته تا فقه و اصول و فلسفه و قرآن و حدیث.

نگاه تمدنی را پذیراست و نگاه ابزارگرایانه به غرب را برنمی‏تابد...

برای اینجا همین مقدار کفایت می‏کند!

۹۴/۰۴/۲۸ موافقین ۴ مخالفین ۰
محمد مهدی تهرانی / نظر بدهید(۷)

اتکاء به خدا، استغناء از همه را به دنبال دارد. ما رهگذران، هر یک به گونه‏ای اسیر دنیا یا کودکان این شهر اسباب‏بازی بزرگیم. این فقط بُت‏هاست که کوچک و بزرگ می‏شود؛ همه بت‏پرستیم! اندکی غفلت، بُتی جدید برای آدمی می‏سازد و آدمیان باید اگر خدایی بودن را طلب می‏کنند، همیشه خلیل بت‏شکن باشند. چه فرق می‏کند؛ حتی یک وبلاگ هم می‏تواند بُت باشد.

آن‏کس که نظرش را به فراسوی عالم مادی بکشاند، نه اسیر بلندی‏های دنیا می‏شود و نه زمین‏گیر پستی‏های آن. ما مسافران چند روزه‏ی این دنیاییم. نیامده‏ایم که بمانیم؛ آمده‏ایم تا هزینه‏ی یک راه باشیم. آمده‏ایم تا خود نیز از رهگذر جنگ و گریزهای دنیایی راه سلوک و ملکوت و او شدن و فنا شدن را بپوییم. این جنگ‏ها اقتضای راه است. کسی که گرفتار راه شود، ولو راهِ مستقیم و از مقصدِ راه باز ماند، شکست خورده است.

کبوتر

عالم، حساب دارد و کتاب؛ ظاهری دارد و باطنی. آنان که با عقلِ خودبنیاد، روزگار خود را سبک و سنگین می‏کنند، خوابند؛ مؤمن به غیب نیستند. باید با تمام وجود دریافت که امور عالم به دست اوست. اوست که عزیز می‏کند و ذلیل. این بندگیِ اسباب مادی نیست که عزت می‏آفریند؛ آنکه یوسف باشد، خدا خود عزیز مصرش خواهد کرد.

ما بندگان عاصی این درگاهیم؛ منتظرانی برای آنچه او بدان امر کند و رسالتی که او رقم زند. آن رسالت خواه در بیغوله و حاشیه باشد و خواه در صف مقدم چه فرق می‏کند؟ آن رسالت اگر با کف و هورای جهانیان همراه شود یا رد و انکارشان چه اهمیتی دارد؟ مهم آن است که او ما را در مسیر تحقق اراده‏ی خویش اگر نه در تراز اولیاء خود که لااقل در لباس سگی که اصحاب کهف در کنار داشتند، به حساب آورد. مهم آن است که او بپسندد، بخرد و وصالش را پاداش راه نماید و زودتر بِبَرد.

گاه انبوهی دغدغه‏ها چنان گلویم را می‏فشارد که حتی فریاد زدن را هم دشوار می‏سازد؛ و نوشتن بهانه‏ای شد برای شروع...

پس از وبلاگ محراب اندیشه در بلاگفا که چندین سال فعال بود و البته چندی قبل آرشیوش از بین رفت، این دومین وبلاگ جدی است که خانه‏ی درد و دل‏هایم می‏شود.


امید آنکه:

این جان عاریت که به حافظ سپرده دوست

روزی رخش ببینم و تسلیم وی کنم

۹۴/۰۴/۲۷ موافقین ۲ مخالفین ۰
محمد مهدی تهرانی / نظر بدهید(۲)